جدول جو
جدول جو

معنی کلوخ اندازان - جستجوی لغت در جدول جو

کلوخ اندازان
آنکه کلوخ بجانب دیگران پرتاب کند: (چو کردی با کلوخ انداز پیکار سر خود را بنادانی شکستی)، (گلستان)، آلتی که کلوخ و مانند آن پرتاب کند فلاخن، سوراخها یی ک در زیر کنگره های دیوار قلعه سازند تا چون دشمن نزدیک دیوار قلعه آید از آن سوراخها سنگ و آتش و خاکستر بر سرش ریزند سنگ انداز: (آن جهان بخشی فلک رخشی که هفت اقلیم خاک با کلوخ انداز جودش بهره ای از گل بود)، (شرف شفروه)، عیش و عشرت و باده نوشی در اواخر ماه شعبان کلوخ اندازان: (روزه نزدیک است میباید کلوخ انداز کرد زاهدان خشک را رندانه از سر باز کرد)، (صائب)، پسر پسر فرزند یا دختر دختر فرزند نبیره
تصویری از کلوخ اندازان
تصویر کلوخ اندازان
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کلوخ انداز
تصویر کلوخ انداز
کسی که سنگ یا کلوخ به سوی کسی می اندازد، برای مثال چو کردی با کلوخ انداز پیکار / سر خود را به دست خود شکستی (سعدی - ۷۶)، سوراخی در بالای قلعه و حصار که از آنجا سنگ و کلوخ به جانب دشمن می انداختند، عیش و عشرتی که در آخر شعبان برپا می کنند، شرابی که در آخر شعبان می خورند که تا اول شوال پرهیز کنند، کلوخ اندازان، برغندان، برای مثال اگر خواهی گرفت از ریز روزی روزۀ عزلت / کلوخ انداز را از دیده راوق ریز ریحانی (خاقانی - ۴۱۲)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کلوخ انداز
تصویر کلوخ انداز
آنکه کلوخ بجانب دیگران پرتاب کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلوخ انداز
تصویر کلوخ انداز
((~. اَ))
کسی که به سوی کسی کلوخ می اندازد، سوراخ هایی در زیر کنگره های دیوار قلعه که از آنجا سنگ و کلوخ به طرف دشمن می انداختند، عیش و عشرت و شرابخوری در اواخر ماه شعبان
فرهنگ فارسی معین